براي او كه دوستش دارم ...

مرضیه

ساعت13:56---11 مرداد 1393

دنیا چه بازیای درد ناکی رو واسه آدم قرار میده.آره عشقم الان دوساله از اون ماجرامیگذره تو ازدواج کردی منم ازدواج کردم اما....
اما هنوزم که هنوزه نتونستم فراموشت کنم هنوزم مث سابق عاشقتم و این عشق هرروز داره بیشتر میشه....

مرضیه (غ)

ساعت11:38---22 خرداد 1391

[وب سایت]

سلام بهمنم

فکر کنم این اخرین پیامیه که واست میزارم.

هنوز توشوکم هنوز باورم نمیشه از دیروز تا حالا زندگیم واسم مثل جهنم شده و هرثانیه مثل یک عمر واسم گذشته.برای چند ثانیه این موضوع رو فراموش میکنم اما بازم یادم میوفته الان یکی دیگه کسی که برای داشتنت هیچ تلاشی نکرده کسه که بد.ن هیچ اشک و اهی تورو به دست اوردهودر مقابلش من که برای داشتنت اروم قران نداشتم حالا تنهام وتو تنهایی نشستم ودارم خاطره هامونو مرور میکنم داغون میشم نمیتونم این موضوع رو درکش کنم .فکر کنم توهم به این نتیجه رسیدی که هیچ وقت دخترا کم نمیارن.بهمنم من میترسم از نداشتنت از خط زدنت از رفتنت میترسم.میترسم تو واونو توخیابون دست تودست هم ببینم میترسم که اونو کنارت ببینم کاش همه اینا یک خواب بود از دیروز همش کلمه ی نامزد داره تو زهنم تکرار میشه میدونی این یعنی چی؟

یعنی مهر عشقتو به سینهی یکی دیگه زدی توهم دقیقا این دردو چشیدی در مورد فرزانه امیدوارم اونو هیچ وقت ناراحتش نکنی براتون روز های زیبا ر خاطره وشب های مهتابی و سرشار از ارامشو ارزومندم

اما بد.ن دیوانه وار دوست دارم مواظب خودت باش گلم چون وجود تو تنها دلخوشی زندگیه منه هرروز بخند چون من روزامو به امید خنده های تو سر میکنم

کمال عشق باشد این گذشت ها

دل تو مال من تن تو مال او